محمد کرباسی: تاچر محبوب بوده است یا منفور؟ سیاست‌هایش درست بوده‌اند یا غلط؟ برای انگلیسی‌ها خوب بوده است یا بد؟ جواب این سؤال‌ها را هیچ‌کس نمی‌تواند به‌صورت دقیق بدهد؛ حتی مقام‌های کنونی انگلیس و ارشد‌ترین مقام‌های احزاب این کشور.

مارگارت تاچر

درحالی‌که دولت انگلیس مراسم تشییع جنازه‌ای هم‌طراز دایانا، همسر سابق ولیعهد انگلیس و ملکه مادر (مادر ملکه الیزابت) برای تاچر برگزار کرد اما همه مردم دنیا تصاویر شادی به خاطر مرگ تنها نخست‌وزیر زن انگلیس را هم دیده‌اند. انگلیسی‌ها در سال‌های گذشته سابقه درگذشت سیاستمداران مهم دیگر این کشور را هم داشته‌اند اما بدون شک مرگ هیچ‌کدام از آنها اینقدر جنجالی نبوده است. مارگارت هیلدا رابرتز که به‌خاطر ازدواج با دنیس تاچر از مدیران ثروتمند نفتی انگلیس همه او را به‌عنوان مارگارت تاچر می‌شناسند از معدود سیاستمدارانی است که دیدگاه‌های بسیار متفاوتی درباره او وجود دارد؛درحالی‌که گروهی او را نجات‌دهنده سیاست و اقتصاد انگلیس می‌خوانند و قاطعیت او را ستایش می‌کنند گروه دیگر اقدام‌های او را مورد انتقاد شدید قرار می‌دهند و از سوی آنها او دیکتاتور و اقتدارگرا توصیف می‌شود.

به همین‌خاطر بود که اد میلیبند، رهبر حزب کارگر انگلیس در پیام دوپهلوی خود برای مرگ تاچر گفت: حزب کارگر با بیشتر آنچه او انجام داده بود مخالف است و او همیشه چهره‌ای بحث‌برانگیز خواهد ماند اما می‌توان ضمن مخالفت، به‌دستاوردهای سیاسی او و شخصیت قدرتمندش احترام گذاشت.

تاچر را اما بیشتر مردم به‌خاطر سیاست‌های رادیکال اقتصادی و یکدندگی‌های سیاسی‌اش می‌شناسند. سیاست‌های او بر زندگی روزمره مردم انگلیس تأثیر شدیدی گذاشت؛ چنان که بعضی را به‌شدت فقیر و بعضی را حسابی پولدار کرد. او کسی بود که از یک سو، گروهی از مردم انگلیس ستایش‌اش می‌کردند و ازسوی دیگر گروهی با تمام وجود از او متنفر بودند. خیلی غیرطبیعی نیست که با مرگ او گروهی مانند ابر بهار گریه کردند و برخی دیگر از شادی گل از گلشان شکفت و به جشن و شادی پرداختند.

از تحقیق درباره بستنی تا نخست‌وزیری

پدر مارگارت هیلدا رابرتز بقال بود و مادرش خانه‌دار. او تنها عضو خانواده خود بود که موفق شد وارد دانشگاه شود. او ابتدا از دانشگاه آکسفورد در رشته هنر لیسانس گرفت و بعد در دو رشته حقوق و شیمی تحصیل کرد. گفته می‌شود تاچر به‌خاطر تحصیل در رشته شیمی یکی از افرادی بوده که در اختراع بستنی نیمه‌منجمد نقش داشته است. او بعد از فارغ‌التحصیلی در رشته شیمی از دانشگاه آکسفورد در یک کارخانه مواد غذایی به نام جی لیونز فعالیت می‌کرد و از اعضای گروه تحقیقاتی‌ای بود که موفق به ساخت بستنی نیمه‌منجمد شدند. تاچر بارها گفته بود که علاقه چندانی به رشته شیمی نداشته اما فعالیت در همین رشته بود که باعث آشنایی او با همسرش شد.

از دانشگاه به سیاست

تاچر هنگام تحصیل در دانشکده سامرویل دانشگاه آکسفورد، ریاست انجمن محافظه‌کاران این دانشگاه را برعهده گرفت. در سال ۱۹۴۹ او از سوی سازمان محلی حزب محافظه‌کار به‌عنوان نامزد انتخابات پارلمانی برای حوزه انتخابی شهر کنت معرفی شد. او در انتخابات سراسری سال‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۵۱ از همین حوزه شرکت کرد ولی شکست خورد. او یک‌بار دیگر در انتخابات سراسری سال ۱۹۵۵ شرکت کرد اما این بار هم چیزی جز شکست عایدش نشد. بالاخره در سال ۱۹۵۹ او توانست از حوزه انتخابی فینچلی که در آن زمان از مناطق تحت کنترل حزب محافظه‌کار بود به پارلمان راه پیدا کند. خیلی سریع تاچر در کابینه حزب محافظه‌کار به مقام معاونت وزارت رسید. حمایت او از ادوارد هیث در سال ۱۹۶۵ هنگام کناره‌گیری الک داگلاس هوم از رهبری حزب محافظه‌کار، باعث شد تا در سال ۱۹۷۰ به مقام وزارت آموزش و پرورش برسد.

زن فرصت‌طلب

در سال 1974سرکشی‌های سندیکاهای کارگری به اوج خود رسیده بود و اعتصاب‌های گسترده‌ای شکل گرفت. کار به جایی رسید که بیمارستان‌ها از ارائه خدمات عاجز ماندند و مدارس هم تعطیل شدند. در چنین شرایطی ادوارد هیث، نخست‌وزیر وقت انگلیس هم نتوانست مقابل قدرت سندیکاهای کارگری دوام بیاورد و در انتخابات 1974شکست خورد و جای خود را به رقیبش از حزب کارگر یعنی هارولد ویلسون داد که البته او و جانشین بعدی‌اش جیم کالاهان هم کاری از پیش نبردند و به این ترتیب بود که انگلیس تبدیل به کشوری ظاهرا حکومت‌ناپذیر شد.

دو شکست انتخاباتی، موقعیت رهبر حزب محافظه‌کار یعنی ادوارد هیث را که هرگز از محبوبیت بالایی میان دیگر اعضای حزب برخوردار نبود، از اساس خراب کرد. در آن زمان اصلا کسی فکرش را هم نمی‌کرد که یک زن رهبری حزب را به‌دست گیرد و جالب اینکه کسی به آن زن با آن زبان تیز و صورت همیشه آرایش شده- یعنی مارگارت تاچر- که در کابینه هیث سمت وزیر آموزش را بر عهده داشت، توجهی نمی‌کرد. سیاست اصلی او در وزارت آموزش‌و پرورش کاهش هزینه‌ها بود. دستور تاچر برای حذف توزیع شیر در مدرسه‌ها در آن زمان باعث شد میان مردم انگلیس به «شیردزد» مشهور شود و بسیاری از او کینه به دل بگیرند. کینه‌ها و نفرت گروهی از مردم انگلیس از زنی به نام تاچر از همین نقطه در حال گسترش بود. او بعدها به‌خاطر این مسئله ابراز پشیمانی کرد و گفت: من از این موضوع یک درس باارزش گرفتم. من به‌خاطر دستاورد سیاسی بسیار ناچیزی یک حس تنفر بسیار عمیق و گسترده را دامن زدم.

زمانی رسید که او ضرورت تغییر و تحول در رهبری حزب را احساس کرد و با جدیت تمام پیشنهاد دادکه کیت جوزف به رهبری حزب انتخاب شود اما پس از امتناع جوزف از پذیرفتن این پیشنهاد، خود تاچر اعلام کرد که آماده است رهبری حزب را به‌دست گیرد؛ امری که تقریبا همه ازجمله جوزف با آن موافق نبودند و شکست وی را پیش‌بینی می‌کردند.گفته می‌شود وقتی که مارگارت تاچر به دفتر کار ادوارد هیث رفت تا تصمیم خود را به او اطلاع دهد او حتی سر خود را بلند نکرد و فقط گفت: شما شکست می‌خورید. روز خوشی داشته باشید.

تاچر اما شکست نخورد و از آنجا که بدنه حزب می‌خواست هر چه زودتر از شر رهبری هیث خلاص شود، به اتفاق آرا او را به‌عنوان رهبر حزب محافظه‌کار انتخاب کردند. سر ادوارد هیث که در سال ۲۰۱۰ درگذشت تا لحظه مرگ، تاچر را برای برکنار کردن او از رهبری حزب نبخشید و هیچ وقت نپذیرفت که در کابینه او نقشی داشته باشد.
۱۱ سال پر فراز و نشیب

با رسیدن تاچر به پست نخست‌وزیری او سعی کرد با اوضاع نامناسب اقتصادی نقش یک زن سیاستمدار و خانه‌دار را در کنار هم بازی کند تا به مردم نشان دهد که مشکلات اقتصادی و فشار تورم بالا را می‌فهمد. حمایت از بازار آزاد، کاهش خدمات دولتی و واگذاری سازمان‌های دولتی به بخش خصوصی، برخی از سیاست‌های مشهور او بود که به تاچریسم معروف شد. هر چند حامیان تاچر رفتارهای او را قاطعانه می‌خوانند اما منتقدانش به همین‌خاطر،او را به پافشاری بر سیاست‌های اقتدارگرایانه متهم می‌کنند. یکی از مهم‌ترین سیاست‌های تاچر مقابله با اتحادیه‌های کارگری و محدودسازی آنها بود و به همین‌خاطر باعث شد بخش زیادی از طبقه کارگر انگلیس از او متنفر شوند. قوانین جدید برای کاستن از قدرت اتحادیه‌های کارگری در پارلمان به تصویب رسید، صنایع و مؤسسات بزرگ دولتی خصوصی شدند و به مستأجران خانه‌های دولتی اجازه داده شد تا این خانه‌ها را بخرند. تاچر مصمم بود از طریق کاستن از نقش دولت و تقویت بخش خصوصی وضعیت نابسامان اقتصاد انگلیس را ترمیم کند. بر اثر این تغییرات گسترده در الگوی تولید، میزان بیکاری در انگلیس به بیش از سه میلیون نفر رسید که در آن زمان رقم بالایی به‌حساب می‌آمد.

در اواخر سال ۱۹۸۱ میزان محبوبیت او به ۲۵درصد تنزل پیدا کرد که کمترین میزان محبوبیت یک نخست‌وزیر تا آن زمان بود. بهار سال ۱۹۸۴ یک تقابل دیگر میان دولت و طبقه کارگر شکل گرفت؛ اتحادیه سراسری کارگران معادن یک اعتصاب سراسری را شروع کرد که با دستور سرکوب تاچر، درگیری‌های خشونت‌آمیزی میان پلیس و کارگران رقم خورد. در مقابل بحران ایرلند شمالی هم مارگارت تاچر یک سیاست سختگیرانه را در پیش گرفت و اعتصاب غذای زندانیان وابسته به ارتش سری جمهوریخواه ایرلند شمالی را سرکوب کرد. وقتی مارگارت تاچر در انتخابات سراسری سال ۱۹۸۷ به پیروزی رسید و برای سومین بار نخست‌وزیرانگلیس شد هم یک مالیات جدید وضع کرد که اعتراض‌های گسترده‌ای را به‌دنبال داشت. این مالیات ثابت فارغ از سطح درآمد یا میزان املاک، از ساکنان هر منزل مسکونی دریافت می‌شد و به مصرف هزینه‌های شهرداری‌های محلی می‌رسید. معرفی این مالیات یکی از خشونت‌بارترین شورش‌ها و ناآرامی‌های خیابانی در تاریخ معاصر انگلیس را رقم زد. تاچر هر چند توانست برای ۱۱سال در قدرت باقی بماند و طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری را در این کشور داشته باشد اما بخش بزرگی از جامعه انگلیس را هم از خود راند. از نگاه مخالفان، تاچر سیاستمداری بود که مناسبات بازار آزاد را بر هر عرصه دیگری ترجیح می‌داد و به راحتی حاضر بود که جمعیت وسیعی از مردم کشور با بیکاری یا ناآرامی‌های اجتماعی قربانی سیاست‌هایش شوند. به‌خاطر همین وقایع است که اگر گروهی از مردم انگلیس برای او اشک می‌ریزند بسیاری از خانواده‌های طبقه کارگر از تاچر کینه به دل دارند و در مرگ او شادی می‌کنند.

غیرقابل دفاع

در پرونده سیاست خارجی تاچر هم نقاط تاریک زیادی وجود دارد که پس از پایان در قدرت بودنش باعث شرمندگی حتی هم‌حزبی‌هایش شد. تاچر در زمان نخست‌وزیری خود، نلسون ماندلا، قهرمان مردم آفریقای جنوبی و نخستین رئیس‌جمهور دمکراتیک این کشور را یک تروریست کمونیست خوانده بود. تاچر در آن زمان از رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی حمایت می‌کرد و براساس اسناد موجود ماندلا را که در زمان نخست‌وزیری تاچر در حال مبارزه با رژیم آپارتاید و سیاست‌های تبعیض نژادی بود یک تررویست خطاب می‌کرد. دیوید کامرون، نخست‌وزیر انگلیس و رهبر فعلی حزب محافظه‌کار به همین دلیل چندی پیش از این مسئله انتقاد کرد و در مقاله‌ای در هفته‌نامه آبزرور نوشت: حزب ما به‌دلیل اشتباهاتی که در ارتباط با «کنفرانس ملی آفریقا» به رهبری نلسون ماندلا انجام داد، اکنون باید بیشتر شنونده باشد. تاچر همچنین به‌خاطر روابط نزدیک با آگوستو پینوشه، دیکتاتور سابق شیلی که جنایت‌ها و کشتارهای فراوانی را در این کشور انجام داد مورد انتقاد شدید بود.

مقام‌های رژیم پینوشه در دادگاه به نقض گسترده حقوق بشر، جرم‌های کشتار دسته جمعی، شکنجه، آدم‌دزدی و سانسور رسانه‌ها متهم شدند. تاچر اما یکی از ستایشگران نوع حکومت پینوشه بود. شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ در گزارشی پس از مرگ تاچر اعلام کرد: تاریخ همواره حمایت‌های تاچر را از پینوشه دیکتاتور شیلی، مخالفت‌های وی را با مجازات رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی و نیز حمایت‌هایش را از خمرهای سرخ به یاد خواهد داشت. عشق و نفرت مردم انگلیس نسبت به تاچر هم همچنان ادامه خواهد داشت و او حتی پس از مرگش هم شخصیتی جنجالی باقی خواهد ماند.

کد خبر 210013

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز